ده زلال پند ( 15 )
انقلاب در موسیقی شعر با ظهور سبک زلال
141- وقت شناسی
*
هرچه زمان،دیرتر
عشق ز دیروزِ خودش پیرتر
وقت شناسی کن و بر دادِ خود از حال خیز،
تا ز جوانی نشوی سیرتر
با همه درگیـرتر
*
142- تقدیر
*
بیش نبنما عناد
شکر کن از آنچه به تو عشق داد
عالمِ ما گوشه ای از منزلِ تقدیـر هست
غصّه و شادی ، همه بیش و زیاد
حالتی ازعشق باد
*
143- در به در
*
پشت در افتاده است
هر که به حق لال و کر افتاده است
وانکه خـدا را نشنید ، آن طرفِ جـوی آب
دربـه در و در بـه در افتـاده است
از نظر افتاده است
*
144- گنج مُفت
*
عارفه چون عشق بافت
بهرِ حفاظت به دلش نور تافت
در پیِ هر گنج سزد رنج و مشقّت کشید.
بر سوی اسراف و بطالت شتافت
هرکه زری مفت یافت
*
145- حقیقت
*
گشت حقیقت خموش
دیـد چو یارانِ خودش مثلِ موش
سیـل ، جـدا از دلِ رگبار ندارد خـروش
آب، دلش سوخت و آمد به جوش
پس توهم اینبار کوش!
*
146- وفای خدا
*
آنچه خدا می کند
هست وفایی که به ما می کند
ما که دراین گرمیِ دنیا خوش و مستیم بیش
درک نداریم چه ها می کند ،
او که صدا می کند
*
147- خاطره
*
کی ز دلِ شب پَریم
تا خودمان را به سَحَر بسپریم؟!
زندگی ِ ما همه از جامِ تخیّل پُر است
گاه بـه افسانه در و پیکریـم
خاطره می پروریم
*
148- ترویج غم
*
دل نشکن هیچدَم
قدِّ روان می شود آنگاه خَم
ناله به درگاهی از این دهر جدا می رود
تو نشدی خلق برای ستم
یا که به ترویجِ غم
*
149- تظاهر
*
هرکه اسیرِ هواست
خالقِ بدجورترین کینه هاست
غرقِ ریـا هست و تظاهر عملاً کارِ اوست
صحبت و قولش همه ترکِ ریاست
پیرترین خودنماست
*
150- فریب
*
عاشقِ نام و زر است
آنکه ریاکار و ریا پرور است
معرفتش ساختگی بوده و کارش فریب
نه دلی آورده و نه دلبر است
در طلبِ دیگر است
زلال پند فارسی...
برچسب : نویسنده : apandezolal1 بازدید : 307