ده زلال پند (30)

ساخت وبلاگ

 

ده زلال پند (30)

*

291-

*

در نهانی حرف زن

با زبان بی زبانی حرف زن

دفتر دل بر خدای خویش بگشای و زلال

هرچه خواهی و توانی حرف زن

تا بدانی ، حرف زن !

*

292-

*

ای پسر حالا چرا؟

من که خم کردم کمر حالا چرا؟

حئیف، اکنون قدرت ِ گردش ندارم با شما!

لامروّت،این سفر حالا چرا؟!

بی ثمر! حالا چرا ؟

*

293-

*

چون خدا از یاد رفت

اشتیاق ِ معنوی  بر باد  رفت

معرف خشکید و عشق از بوته های ذکر ریخت

باج  بر ابلیس، آدم  داد  رفت

روح ِ استمداد رفت

*

294-

*

تا دل از او دور بود

خالی از عشق و جدا از نور بود

بر جهان ِ حقّ  شکر و  بر خدای  دل  درود

خارج از حق را که دل، مجبور بود

غرق اندر زور بود

*

295-

*

دل، غزلخوان می شود

هرکجا گل دید قربان می شود

دور کن دل از گلستان ِ پر از خار و غلف

آن گلستان چون بیابان می شود

خار، سلطان می شود

*

296-

*

تا دلت پیش خداست

با تمام ِ حلّ ِ مشکل آشناست

راه را دشوار دیدی چون خدا را چسب، کو

یک رفیق مهربان و با وفاست

ساده و دور از ریاست

*

297-

*

سعی کن انسان شوی

آنکه می خواهد خدایت آن شوی

با دروغ و صحنه سازی و ریا بازی نکن!

درعمل باید که از مردان شوی

نفس ِ خود را خان شوی

*

298-

*

در جهان ِ اعتقاد

محترم باید شماری عدل و داد

ای که داری اشتهای غصّه ی نسل جدید

با خورشتی از هوسهای زیاد

می رود غیرت به باد

*

299-

*

می توان حق را شنید

می توان او را میان ِ خلق دید

لیک در بالا و پایین های سخت روزگار

دردها باید به هر طعمی چشید

رنج ها باید کشید

*

300-

*

تا صبوری می کنی

بیشتر از شرّ دوری می کنی

این گذرگاه موقّت را نبندی دل ، اگر

بر جهان ِ دل مروری می کنی

کسب نوری می کنی!

*

ایضاح:
دوستانی که تمایل دارند به اطلاعات بیشتری

در خصوص قالب های عروضی سبک زلال دست یابند

به آدرس زیر تشریف ببرند:

Galebezolal500.blogfa.com

 

زلال پند فارسی...
ما را در سایت زلال پند فارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : apandezolal1 بازدید : 195 تاريخ : چهارشنبه 10 ارديبهشت 1399 ساعت: 13:06