ده زلال پند (29)

ده زلال پند (29)

*

281-

*

دل، خراب افتاده است

جای بر آبادی ِ غم  داده است

دل، دگر سیر است از آشفتن ِ دنیای من

هر کجا یک سیخ ِ آتش زاده است

حاضر و آماده است

*

282-

*

عاشقی کن ، عاشقی

خویش را پر کن ز عشق ای متّقی!

در گلستان ِ عمل ، پوشیده  می گویم  سخن:

جز وصال و ناز و جام ِ رازقی

هیچ باشد ما بقی

*

283-

*

ای گل از ویلا درآ

زای شبنم، آه کش، سر کن نوا

شمع، اوّل سوخت خود را و سپس  پروانه  را

درد چون فهمی در این محنت سرا؟

ای غریب ِ آشنا!

*

284-

*

شاهراه ِ زندگی

پر ز سرعت گیر هست و ماندگی

دل ، مقاوم کن ، شکیبا باش  در  بارندگی

دور شو از تندی و یک دندگی

باشدت پایندگی

*

285-

*

از زمان غافل مشو!

مثل من، تو هم اسیر دل مشو!

کلّ ِ مردم دیدی ار دیوانه  و مجنونترند

هیچوقت عاقلتر از عاقل مشو!

سَر به هر جاهل مشو!

*

286-

*

وای از آن روزی که خاک

می شود بر استخوانهای تو ساک

ای مسافر، اختیار از دست خواهد شد ، مگر

دل کنی از هر خس و خاشاک ،پاک،

تا نباشی هولناک

*

287-

*

از من ای جان دور شو

خود شکن باش و ز شیطان دور شو!

این گلِ ایمان چو دیدی ، در ره ِ آن باد خشم،

پس نگهدار این و از آن دور شو!

بس شتابان دور شو!

*

288-

*

دوست دار این عشق را

سرگروه ِ زندگی بین عشق را

خار هم با عشق ِ گل، اعمال ِ قدرت میکند

چون خدا بنموده شیرین عشق را

داده تمکین عشق را

*

289-

*

عشق را جان داد هو

پاره ای از هوست عشقش عینهو

چون نباشد عشق، خاموشی بسوزد دهر را

عشق جاری هست اندر گفتگو

عشق را سو باد او

*

290-

*

در بیابان، گُل مباش!

در کویر ای راهدان، بلبل مباش!

کان غذا بر گوسفند است این صدایی بر شتر

عقل را دریاب و همچون خُل مباش!

در حقیقت شُل مباش!

*

ایضاح:
دوستانی که تمایل دارند به اطلاعات بیشتری

در خصوص قالب های عروضی سبک زلال دست یابند

به آدرس زیر تشریف ببرند:

Galebezolal500.blogfa.com