ده زلال پند ( 16 )
انقلاب در موسیقی شعر با ظهور سبک زلال
151- امداد
*
جز تو داناتر مرا
کی توانم یافتن دیگر مرا؟
ای خداوندِ حکیم و صاحبِ فضل و کرم
می کند سنگینی این پیکر مرا
کیست پس یاور مرا؟
*
152- سپاس
*
داشتم کر میشدم
مست از زیغال دیگر میشدم
شکر کز دادِ تو نوشیدم ز جامت پر شدم
لیک اندر باد چون پر میشدم
از برت در میشدم
*
153- دل
*
دل که میگویند چیست؟
در تمامِ آدمان این دل یکیست؟
می شود آیا جهانی را به یک دل بند داد؟
این توانائی سزای جز تو نیست
با تو دل را عالمیست
*
154- دلبری
*
با تو دل باشد اگر
دلبری با غیر کی خواهم دگر؟!
من یکی بنوشته ام نامت ز هنگامِ ازل
در کتاب سینه با خون جگر
ای خدای دادگر
*
155- باده
*
عشق بر جانم بریـز
بی تـــو البتّـه دلی دارم مریـض
من در این بـازار حلّاجانِ خـوشرنگ و زرنگ
خواهم از تو باده ی وصلی غلیظ
ای خداوندِ عزیز
*
156- التماس
*
ای خـریــدار نمــاز
تو نمیخواهی ز من راز و نیاز
لیک من کلّی برایت التمـاس آورده ام
کرده وجدانم برایم اعتراض
دقتم کور است باز
*
157- نگاه
*
تــا نگاهم میکنــی
روشنی، بخشش به راهم میکنی
دل، چو بیـــرون از گمان و از تـوهّم می زنـد
فرصتی بـر من فـراهم می کنی؟
هرچه خواهم میکنی؟
*
158- اختیـار
*
باز کارم دست توست
هرچه خواهی داد و دارم دست توست
پس چــرا کـــردی پشیـمان از بـه دنیــــــــا آمدن
ای کــه هر شادی و زارم دست توست
اختیارم دست توست؟
*
159-فنا
*
خالی ام از آشنا
میکنم در عمقِ تنهایی شنا
مـوج غم میکوبد اعضای پریشانِ مـــــرا
ای که از هیچ و عدم سازی بنا
یاری ام کن در فنا
*
160- مرهم
*
کـارهــا عمداً کنی
آنچـه خـواهی بـاشدت آناً کنی
ای که بر این سینه ی پـر درد تنها مرهمی
دلبری هایی که چون گاهاً کنی
کی نظر بر من کنی؟
*
ایضاح:
دوستانی که تمایل دارند به اطلاعات بیشتری در خصوص قالب های عروضی سبک زلال دست یابند به آدرس زیر تشریف ببرند:
http://galebezolal500.blogfa.com/
زلال پند فارسی...